سه تا نصیحت خوب ()

-

اشتراکی
سه تا نصیحت خوب
ذخیره
۰
۶۸۶

خلاصه داستان

پرنده ای خوشحال داشت برای خودش پرواز میکرد و روی شاخه ها و لبه ی پنجره ها می نشست که یکدفعه چشمش به گندم هایی افتاد که کنار پنجره ریخته شده بود. پرنده با خوشحال به سمت پنجره پرواز  کرد …

محصول کشور :

ایران
اطلاعات قصه دموی قصه
جهت دانلود این قصه باید اشتراک ویژه داشته باشید خرید اشتراک
جهت مشاهده آنلاین باید اشتراک ویژه داشته باشید.

نظرات ۰در انتظار بررسی ۰تایید شده

آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد ماند.

برچسب یافت نشد.