شغالی و رنگ سبز ()

-

رایگان
شغالی و رنگ سبز
ذخیره
۱
۹۲۵

خلاصه داستان

شغالی گفت: «مامان من میروم بیرون با بچه شغالها بازی کنم» و با عجله کفش هایش را پوشید و دوید بیرون. یک کمی لا به لای بوته ها گشت، اما از بچه شغالها خبری نبود. شغالی با خودش گفت: «بهتر …

اطلاعات قصه دموی قصه
دانلود کامل قصه
پخش آنلاین

نظرات ۱در انتظار بررسی ۰تایید شده

آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد ماند.

برچسب یافت نشد.