سه تا نصیحت خوب ()

-

رایگان
سه تا نصیحت خوب
ذخیره
۰
۷۰۷

خلاصه داستان

پرنده ای خوشحال داشت برای خودش پرواز میکرد و روی شاخه ها و لبه ی پنجره ها می نشست که یکدفعه چشمش به گندم هایی افتاد که کنار پنجره ریخته شده بود. پرنده با خوشحال به سمت پنجره پرواز  کرد …

محصول کشور :

ایران
اطلاعات قصه دموی قصه

نظرات ۱در انتظار بررسی ۰تایید شده

آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد ماند.

برچسب یافت نشد.