ترسهای رایج بچهها
ترسیدن چیز عجیبی نیست. همه ما میترسیم. ما از بچگی در دورههای مختلف ترسهای مختلفی را تجربه میکنیم. در این مقاله میخواهیم از این ترسها صحبت کنیم و پدر و مادرها را با نحوه مواجه با بچه هایی که ترسیدهاند آشنا کنیم.
متن پیش رو ترجمهای آزاد از سایت معتبر kidshealth درباره ترس بچهها نوشته شده است. در این مقاله ما به شما یاد میدهیم کودکان شجاعتری بزرگ کنید.
آیا داشتن ترس در کودکان امری عادی است؟
کاملا طبیعی است که بچهها هم مثل ما بزرگترها از چیزهایی بترسند. ترس یکی از احساسات انسان است که به بچهها کمک میکند تا با احتیاط بیشتری زندگی کنند. چیزهای جدید، بزرگ و عظیم الجثه، یا چیزهایی که صدای بلندی دارند و یا ظاهر متفاوتی دارند در ابتدا، ترسناک بنظر میرسند. در این بین، والدین میتوانند به کودک کمک کنند تا احساس امنیت کرده و یاد بگیرند که چطور با ترسهایشان کنار بیاید و در خودش احساس اطمینان خاطر ایجاد کند.
بچهها از چه چیزهایی میترسند؟
همچنان که بچهها رشد میکنند و بزرگتر میشوند، چیزهایی که آنها را میترساند نیز به مرور تغییر میکند. برخی از این ترسها در سنین خاص، کاملا عادی و طبیعی هستند.
مثلا:
نوزادان از غریبهها میترسند. کودک در سنین 9-8 ماهگی می تواند چهره افراد آشنا را تشخیص دهد. به همین دلیل چهرههای جدید برایشان ترسناک است حتی اگر آن شخص، پرستار بچه جدیدش و یا یکی از خویشاوندان باشد. در این مواقع، کودک ممکن است به گریه بیفتد و یا به والدین خود بچسبد تا احساس امنیت کند.
کودکان نوپا که تازه راه رفتن یاد گرفتهاند، اضطراب جدایی دارند. از سن 10 ماهگی تا دوسالگی نیز، حس ترس جدایی از والدین در کودکان نوپا شکل میگیرد. در این دوران، کودک اصلا دوست ندارد که پدر و مادرش او را در مهد کودک و یا در زمان خواب تنها بگذارند. برای همین مدام گریه میکنند و به والدین خود میچسبند تا آنها را نزد خود نگه دارند.
کودکان خردسال از چیزهای خیالی میترسند. کودکان تا 4 سالگی قدرت خیالپردازی و بازی خیالی را دارند. ولی همیشه هم نمیتوانند چیزهای واقعی و غیر واقعی را از هم تشخیص دهند. از نظر آنها، هیولاهای ترسناکی که در ذهنشان تصور میکنند، واقعی هستند. به همین دلیل، از چیزهایی که فکر میکنند زیر تخت خوابشان یا داخل کمد اتاق است میترسند. بسیاری از بچهها از تاریکی و زمان خواب میترسند. بعضیها هم از رویاهای ترسناک و کابوس میترسند. بچهها در این سن، از سروصدای بلند مثلا رعد و برق و یا آتش بازی هم میترسند.
بچههای بزرگتر از خطراتی که در واقعیت وجود دارد میترسند. بچههای 7 سال به بالا، دیگر از هیولاهای زیر تختخواب نمیترسند چون میدانند این چیزها خیالی است و واقعیت ندارد. بعضی از بچهها در این سن، کم کم از چیزهایی میترسند که ممکن است در واقعیت اتفاق بیفتد. مثلا ممکن است ترس این را داشته باشند که یک «آدم بدجنس و خطرناک» در خانه آنها باشد. یا مثلا از بلایای طبیعی که در خبرها درباره آن میشنوند وحشت دارند. بچهها همچنین از آسیبهای جسمی و یا مرگ یکی از عزیزانشان میترسند. بچههای مدرسه ای هم از مسائلی چون انجام تکالیف، امتحان، نمرات درسی و یا کنار آمدن با دوستان و همکلاسیهایشان میترسند.
در دوران قبل از نوجوانی و نوجوانی نیز، بچهها دچارترسهای اجتماعی میشوند. در این دوران، بچهها نسبت به ظاهر خود و یا اینکه با دیگر همکلاسیهایشان جور خواهند بود یا نه دچار اضطراب میشوند. بچهها در این سن، قبل از دادن گزارش کلاسی در مقابل معلم و همکلاسیها، رفتن به یک مدرسه جدید، امتحانات دشوار و مهم، یا بازی در مسابقات بزرگترها دچار استرس میشوند.
نظرات 0 در انتظار بررسی 1 تایید شده